زیستشناس بریتانیایی، چارلز داروین، هنگامی که در سال ۱۸۵۹کتاب خود را با عنوان منشا گونه ها از طریق انتخاب طبیعی به چاپ رساند، منتظر بود تا واکنش های احتمالی جامعه علمی و اجتماعی را ببیند.همانطور که قابل انتظار و درک بود، واکنشها از موافقت و تایید که امید پذیرش رو به گسترش این نظریه را میدادند تا مخالفتها و دشنامهای سرسخت را، در بر میگرفت. شنیدن اینکه گونههای مختلف موجودات زنده، دارای نیای مشترکی هستند که به تدریج و در طول میلیونها سال، از یکدیگر جدا شده و هر یک روند فرگشتی خود را طی کردهاند.
فرگشت یعنی برآیش ، نباید از واژه ی تکامل استفاده کرد زیرا فرگشت هدف و جهت خاصی ندارد و برنامه ریزی شده نیست و همیشه به معنی کامل شدن موجودات نیست، چرا که ۹۹٫۹درصد موجودات منقرض شده اند و این خود نوعی فرگشت است .پس هیچگاه از واژه ی تکامل استفاده نکنید.فرگشت زیستی یعنی تغییر و تحول تدریجی و انتقال این تغییرات جزیی از نسلی به نسل دیگر که باعث تنوع گونه ،یا گونه زایی جدید یا ثابت ماندن جاندار میشود.علت این تغییر و تحول انتخاب طبیعی(تصادفی نیست هوشمند نیست) است ، و گاهی جهش ژنتیکی(تصادفی است)
بر طبق نظریه فرگشت، همه گونههای موجود زنده از یک سری موجودات زنده تک سلولی که حدود میلیارد سال پیش شکل گرفتند، بوجود آمدهاند.
حدود میلیاردها سال پیش، تعدادی از موجودات ساده و تک سلولی دیگر، از این موجودات بسیار ساده اولیه، شکل گرفتند. حدود ۶۰۰ میلیون سال قبل، اولین موجودات چندسلولی مانند کرمهای کوچک و موجوداتی که در دریا زندگی میکردند، به صورت تدریجی پدیدار شدند.
چند صد میلیون سال قبل، اولین موجودات خشکی زی که در ابتدا شامل میکروبها و سپس گیاهان میشد، پدیدار شدند. این مسئله راه را برای موجودات خشکی زی دیگر از جمله حشرات و سپس دوزیستان، هموار کرد. از دوزیستان، خزندگان،پرندگان و پستانداران، نشأت گرفتند. اولین نخستیها، حدود ۵۵ میلیون سال قبل، پا به عرصه وجود گذاشتند (در زیستشناسی، نخستیها، به خانواده میمونها مانند گوریلها، بابونها، شامپانزه ها و انسان نماها یعنی نیاکان ابتداییتر و کمتر فرگشت یافته انسان مدرن امروزی و انسان، اطلاق میشود.)
آنچه که در فرگشت، باعث شکل گیری گونه های مختلف موجودات زنده از همدیگر شده، فرایندهای شکل گیری فرگشت خُرد و کلان و از جمله جهش ژنتیکی بوده که ما در بخشهای بعدی، به آنها خواهیم پرداخت.