بارش هشت متر برف در پنج روز، کشته شدن چهار هزار نفر، مسدود شدن اغلب جاده های کشور، از بین رفتن خانه ها و مدفون شدن تعداد زیادی از خانه ها زیر بارش برف و ناپدید شدن ۲۰۰ روستا اتفاقاتی هستند که در سال ۱۳۵۰ در ایران رخ داد و حسابی جهان را شوکه کرد. «خدایا برف بس است»؛ این دعای بود که آن سال ها مردم ایران مدام زیر لب تکرار می کردند تا شاید از کولاکی که ایران را در بر گرفته بود رها شوند. این اتفاق به قدری سهمگین بود که توانست جایگاه نخست بوران های پرتلفات دنیا را در کتاب رکوردهای گینس به خودش اختصاص بدهد.
مصیبت بارترین اتفاقی که سال ۱۳۵۰ رخ داد و همه را به نوعی شوکه کرد، بارش دانه های ریز برفی بود که روزها به دنبال هم باریدند و ارتفاعشان در بعضی نقاط کشور و خصوصا تهران حتی به هشت متر هم رسید. در آن روز تعداد زیادی از نواحی جغرافیایی که به عنوان روستا یا دهستان از آنها یاد می شد، به طور کامل از بین رفتند به طوری که بعضی از محققان می گویند نزدیک به ۲۰۰ روستا به طور کامل از روی نقشه پاک شدند.
کولاک سهمگین ایران از دوم بهمن ماه شروع شد. در آن روز دمای بعضی از استان های کشور به شدت افت کرد و بعضی از شهرها مانند شهرکرد، سرمای زیر ۲۷ درجه را تجربه کردند. البته پایین آمدن دما به همین جا ختم نشد. دو روز بعد خراسانی ها با سرمای منفی ۳۶ درجه سانتی گراد مواجه شدند که فقط چهار درجه با سرمای قطب جنوب فاصله داشت. در آن زمان روزنامه های مختلف شروع کردند به تیتر کردن خبر روز و سرمایی که به معنای واقعی استخوان سوز بود.
با شروع سرما و بارش برف، سخنگوی وزارت آموزش و پرورش تهران اعلام کرد: «به علت نامساعد بودن هوا، ریزش برف و مشکلات شدید عبور و مرور وسایل نقلیه، کلیه مدارس این شهر برای مدت سه روز از تاریخ دوم بهمن لغایت دوشنبه چهارم بهمن ماه تعطیل است و دانش آموزان باید صبح سه شنبه پنجم بهمن در مدرسه حضور پیدا کنند و برای این که به تحصیل بچه ها لطمه ای وارد نشود، سه روز به آخر سال تحصیلی اضافه می شود.» البته این بیانیه در خوش بینانه ترین حالت اعلام شد چون یخبندان گسترده بعد از چند روز شروع شد و کل ایران را در بر گرفت.
روزنامه دیگری که خیلی سریع این برف عجیب را سرتیتر اخبارش قرار داد، روزنامه اطلاعات بود که دوم بهمن، گزارشی تحت عنوان «ما از چنگال دیو سفید گریختیم» به چاپ رساند. در این گزارش تونل پوشیده از برفی نشان داده می شود که قرار بود سرپناه ماشین ها باشد اما برف که آن سال با قدرت آمده بود تا همه چیز را در خودش فرو ببرد، به ماشین هایی که در تونل پناه گرفته بودند هم رحم نکرد و تعدادی از آنها را به کام خود فرو برد.
در سرمای بی سابقه ای که در کشور شروع شد، اغلب کامیون هایی که حاوی گازوییل بودند در راه ماندند و یخ زدند و همین مسئله باعث شد مسئولان به فکر بیفتند. ماموران شهرداری زنان و بچه هایی را که در سرما مانده بودند را به پناهگاه بردند و کسانی را که در خانه شان وسایل گرمایشی به دلیل نفت و گازوییل از کار افتاده بود برای دریافت سوخت رایگانی که وزارت راه تهیه کرده بود به مراکز مربوطه دعوت کردند.
خسارتی که کولاک در تهران رقم زد واقعا عجیب بود اما این وضعیت غیرعادی فقط در تهران وجود نداشت. بارش برف باعث شد ارتباط صدها روستا در آذربایجان قطع شود، ۲۰ اتوبوس حامل مسافر در دو طرف گردنه حیران بمانند، اتوبوسی با ۳۰ سرنشین در گردنه حیران سقوط کند و مسافرانش از دست بروند. بهمن های بزرگی در جاده چالوس فرود بیاید، برق در بندر انزلی قطع شود. صدها مسافر و راننده در جاده ها سرگردان شوند، جاده های مهم کشور و راه آهن آذربایجان بسته شوند. در تبریز عده ای از شدت سرما بیهوش شوند. خلبانان هواپیماهای خارجی جرأت نکنند در مهرآباد بنشینند. مردم همدان در خانه های شان حبس شوند. مدارس ۱۵ شهرستان همگی تعطیل شوند و کلی اتفاق دیگر که همگی تیتر روزنامه ها شده بودند و در اخبار مدام تکرار می شدند تا مردم با احتیاط آن روزها را بگذرانند.
البته مشکلات به همین جا ختم نشد، گریدرهایی که مسئول جمع کردن برف ها از روی زمین بودند به علت سرما، تیغه های شان از کار افتاد و دیگر نتوانستند زمین را برف روبی کنند و همین مسئله باعث شد مشکلات مردم بیشتر از قبل شود اما ناراحت کننده ترین خبری که بعد از کمتر شدن بارش برف در روزنامه ها منتشر شد، خبری بود که ستاد امدادی نخست وزیری اعلام کرد. آنها با انتشار نامه رسمی اعلام کردند: «۶۰ نفر زیر بهمن خفه شده اند که ۴۰ نفر از آنها اهالی دهکده ای در سردشت هستند.»
هشت روز از کولاک شدیدی که در ایران شروع شده بود می گذشت و اغلب جاده های کشور بسته شده بودند. کامیون دارهایی که در راه مانده بودند و می دیدند مردم گرسنه هستند قید مال شان را زدند و خوراکی هایی که بار زده بودند را با مردم تقسیم کردند. گاهی اوقات سرما آنقدر در جاده ها شدت می گرفت که مردم مجبور می شدند هر چیزی که دم دست شان است را بسوزانند و خودشان را گرم کنند. در این میان بار کامیون های زیادی هم سوزانده شد تا مردم از سرما یخ نزنند.
دهم بهمن ماه در بعضی از استان های کشور، بارش برف، جای خودش را به باران داد و همین مسئله باعث جاری شدن سیل ش د. مارها از رودخانه ها و دریاها به ساحل هجوم آوردند و مردم را وحشت زده کردند. حیوانات وحشی هم که دیگر غذایی برای تغذیه نداشتند، از پناهگاه های خودشان به شهرها آمدند و به ترس مردم افزودند.
یکی از سایت های خارجی به اسم DEVASTATING DISASTERS که به بررسی و معرفی بلاهای ویرانگر دنیا می پردازد، درباره اتفاقی که سال ۱۳۵۰ در ایران رخ داد، نکات جالبی نوشته است: «کولاک شدیدی که در ایران رخ داده، یک هفته به طول انجامید و باعث شد یک میلیون و ۶۳۶ هزار کیلومتر مربع در ایران به طور کلی از بین برود و هزار نفر به معنای واقعی کلمه به خاک سپرده شوند. بسیاری از آنها در حالی که در خانه های شان نشسته بودند و به راه چاره فکر می کردند به حالت انجماد رسیدند و قبل از این که بتوانند از شر یخ زدگی خلاص شوند، به آهستگی مردند. با این که ایران یک منطقه خشک و گرمسیری به حساب می آید اما در سال ۱۳۵۰ بدترین کولاک تاریخ را تجربه کرد و شاهد بارش برفی بود که حداقل سه متر و حداکثر هشت متر ارتفاع داشت.جالب است بدانید سواحل دریای خزر هم به دلیل سرمای زیاد در آن سال یخ زدند. یکی از بیشترین تلفاتی که در این کولاک اتفاق افتاد مربوط به داخل و اطراف شهرستان اردکان بود که شهرستان دوم یزد به حساب می آمد. در این کولاک بی سابقه، چهار هزار نفر کشته شدند که در آمار کشته شدگان جهانی بر اثر کولاک و طوفان، واقعا بی سابقه است.»
Wow!!!!!!