هالیوود نبرد گلادیاتورها را به صورت دوئل های وحشیانه و بی نظم و ترتیبی به تصویر می کشد که وقتی پایان می پذیرد که یکی از جنگجویان جنگجوی دیگر را می کشد. اما در واقعیت، گلادیاتورها همیشه تا مرگ نمی جنگیدند. این ورزشکاران حرفه ای روم باستان، آموزش های حرفه ای سطح بالایی می دیدند که باعث می شد زندگی شان برای جنگیدن باشد نه برای مردن.
از آن جایی که آماده سازی و نگهداری گلادیاتورها گران تمام می شد، کشتن تعداد انبوهی از آنها برای آموزش دهنده های گلادیوتارها در روم باستان که مالک آنها بودند و آنها را آموزش می دادند، یک تصمیم بد تجاری محسوب می شده. گاهی اوقات، حامیان مالی باید پرداخت های اضافی انجام می دادند تا صحنه مبارزه برای مرگ ترتیب داده می شد و ضرر آموزش دهنده ها و مالکان گلادیاتورها از باب از دست دادن گلادیاتورهایشان جبران می شد. اما آن چه معمول تر بوده این بوده که حملات گلادیاتوری باید به نتیجه ای قاطع منجر می شده، به این معنی که یکی از شرکت کنندگان در مبارزه زخمی می شد و یا مقاومتش در هم می شکست.
گلادیاتورهای موفق به ستاره های بزرگ رومی ها تبدیل می شدند و گاهی اوقات گلادیاتورهایی که برده بودند پس از برنده شدن در شمار معینی از مسابقات آزاد می شدند. برخی از گلادیاتورهای بازمانده از مسابقات پس از روزها مبارزه خودشان مربی می شدند. در سال ۲۰۰۷ محققان یک قبرستان ۱،۸۰۰ ساله را با هزاران استخوان و قبر در شهر رومی افسوس در ترکیه امروزی کشف کردند و بقایای این گلادیاتورها را تشخیص دادند.
در برخی از اسکلت ها شواهدی از زخم های شفا یافته پیدا شد که نشان می داد گلادیاتورها درمان پزشکی دریافت می کردند و یکی از آنها هم به نظر می رسید به جنگنده ای بازنشسته تعلق دارد. البته تعجبی ندارد که اسکلت هایی هم نشانه هایی از مرگ های خشن را در خود داشتند. از جمله این نشانه ها ضرباتی از سلاح هایی مانند نیزه، چکش و شمشیرهای بلند بوده است. (اگرچه چکش ها در میدان مسابقه مورد استفاده قرار نمی گرفتند، اما برای مرگ خارج از صحنه نبرد برای جنگندگانی که خیلی جدی تر مجروح شده بودند و نمی توانستند زنده بمانند به کار برده می شدند). شکی نیست که نبرد گلادیاتورها یک شغل خطرناک بوده اما بر خلاف افسانه های رایج، همیشه به مرگ ختم نمی شده.