ملکه ویکتوریا علاوه بر داشتن دیدارهاى حضورى با اولین پادشاه مشرق زمین که به فرنگ سفر کرده اند ” ناصرالدین شاه قاجار ” و آویختن نشانه افتخار منقش به تصویرى از ناصرالدین شاه قاجار ، نسبت به یک خدمتگزار مسلمان هندى به نام ” عبدالکریم ” توجه و علاقه زیادى را داشت به طورى که از حد هم گذشته و موجب بروز نارضایتى ها در دربار انگلستان گردیده است.
بعد از در گذشت ملکه ویکتوریا ، عبدالکریم به یک شبه بزرگترین حامى خویش را از دست داده و دربار انگلستان عذرش خواسته و او را به موطنش ” هند ” برگردانیده تا هرگونه رسوایى پیش آمده حول شوکت و عظمت جهانى ملکه ویکتوریا برطرف گردد. این غلام هندى روزهاى سختى راهمراه با بى اعتنایی گذرانید و سرانجام به طور گمنامى در قبرستانى واقع در شهر تاریخى آگرا به خاک سپرده شد و رازهاى ناگفته اى شامل روابط عاشقانه باملکه ویکتوریا را با خود به زیر خاک برد.
این راز بعد از یک قرن با کشف یادداشتهاى خصوصى روزانه ی ملکه ویکتوریا سرانجام فاش شد. عشق ملکه ویکتوریا نسبت به این غلام هندى ” عبدالکریم ” آنقدر شدید بود که به فراگیرى زبان فارسى و اردو ، زبان ادارى مردمان هند در عصرگورکانی ، نیز پرداخت و توانایى نوشتن رسم الخط عربى را به دست آورد و مطالبى راخطاب به معشوق مسلمان خویش را بر روى کاغذ آورد.
ایا با دروغ گفتن قصد خواننده بیشتری برای وبلاگ خود دارید ؟ چرا حقیقت رو تغییر دادید
عبدل خدمتکار و معلم مورد اعتماد و دوست داشتنی ملکه ویکتوریا بود نه عشقش ….دوست عزیز لطفا یه مطلب بگذارید در مورد ما ایرانیها که وقایع و اتفاقاتو اونجوری که خودمون دوست داریم مینویسیم .ممنون
با سپاس از نظر شما .دوست عزیز اسناد تاریخی هست که گواهی حقیفت این مطلب هست.
بله درسته منم شنیدم که فقط خدمتگزارش بوده…
سلام
فیلم عبدل و ویکتوریا رو یه نگاه بزنین….با یه نگاهی ک بینشون پیش اومد ملکه علاقه مند به این خدمتکار شد…بهش علاقه داشت ولی عشق و نمیدونم…شاید نیاز باشه فیلم و چندبار دید….تو روبیکا سرچ کنید حتما پیدا میکنید…البته من تاریخ نگار نیستم…سر رشته ایم ندارم. شب خوش
یا علی