در سال ۱۹۴۵ هزاران نفر از مردم آلمان به دلیل شکست کشورشان در جنگ دوم جهانی دست به خودکشی زدند. در این میان، اما بزرگترین و دلخراشترین خودکشیهای گروهی و جمعی در شهر دمین و به هنگام و پس از ورود سربازان اشغالگر شوروی به این شهر روی داد.روز هشتم ماه مه، یعنی در همان روزی که جنگ جهانی دوم پایان گرفت، صدها تن از راستگرایان مانند هر سال در خیابانهای شهر کوچک دمین رژه رفته و تاج گلهای سوگواری را به آبهای آن رودخانه کوچک سپردند.
این عده از طریق این «رژه سوگواری» در واقع یاد و خاطره رویدادی را در پایان جنگ گرامی میدارند یعنی یاد و خاطره آن تقریبا هزار نفری که در این شهر کوچک واقع در مکلنبورگ، دست به خودکشی جمعی زدند.اکثر این افراد زنانی بودند که در بهار ۱۹۴۵ در شهر دمین جان خود و فرزندانشان را گرفتند.
در واقع ترس و وحشت ناشی از لشکرکشی ارتش سرخ شوروی بود که آنها را به خودکشی ترغیب کرد.در آن زمان در همه جای آلمان موارد متعدد خودکشی به وقوع میپیوست و این عده غالبا کارگزاران حزب نازی بودند که به دلیل شکست هیتلر و سقوط رژیم وی دست به خودکشی میزدند.
اما شمار بالای خودکشی آن هم در عرض مدتی کوتاه و در یک محل خاص و در میان مردمی با طبقات اجتماعی و جنسیتهای مختلف، در نوع خود امری بیسابقه است.
خودکشیهای دمین از روز ۳۰ آوریل تا سوم ماه مه ۱۹۴۵ اتفاق افتاد.هر کس که امکانش را داشت با شلیک گلوله و یا خوردن زهر، به زندگی خود پایان میداد.با این حال اکثریت انتحارکنندگان یا در آب خفه شده و یا خود را حلقآویز کرده بودند.به عبارت دقیقتر میتوان گفت که این مادران وحشتزده نخست فرزندانشان را در آب خفه کرده و سپس خود را به دار میآویختند.عدهای دیگر از این مادران پالتو پوستهای سنگین میپوشیدند و یک کولهپشتی پر از سنگ به پشت خود بسته و در حالی که کودکانشان را در آغوش گرفته بودند به میان آبهای رودهای اطراف میپریدند.
این رودها غالبا عمیق و خروشان بود.«فلوریان هوبر» مورخ آلمانی در کتاب پرفروش خود به نام «فرزندم به من قول بده که خودت را تیرباران کنی»، در مورد این خودکشیهای گروهی و دستهجمعی در شهر دمین و دیگر نقاط آلمان مینویسد:
«اینکه کسی خود را در این آبهای وحشتناک خفه کند، انگیزه بسیار بالایی میطلبیده است.»
ترجمه: محمدعلی فیروزآبادی
درود با آقای محمد علی فیروز آبادی.
من نوشته های این صفحه ها را خواندم. اما در مورد ترجمه شما (روایت هولناک…) نه، بل در مورد نویسنده، نظری داشتم که می خواهم به صورت بی طرفانه یاد کنم اینکه: ورود نیرو های بریتانیا، ایالات متحده و نیرو های رزمی آزاد شده فرانسه و دیگران که آلمان فاشیستی را به عقب زدند و اروپا را از شر فاشیزم هیتلری، از سوی غرب آزاد ساختند، به نام ارتش های آزادی بخش جهان و قهرمان از سوی غرب نامیده شدند. اما… اتحاد شوروی آن زمان، که بر همه معلوم است بیشترین تلفات انسانی را داشت، و اروپا را از سوی شرق، از زیر یوغ فاشیرم نجات داد، به نام ” سربازان اشغالگر …” نامیده می شود!!!
شاید شما هم با نوشته نویسنده موافق نه باشید! من که نیستم !!
ممنونم بابت نظری که دادید. البته بزارید ما نظر خودمون رو نگیم و بی طرف باشیم